دوستدار علمدار

کاش شما هم مثل جد بزرگوارتان به ما میگفتید

سلونی قبل ان تفقدونی

سید محمد

چه زود گذشت دوران با شما بودن

کاش جاهلانه رفتار نمیکردیم و نکته های ناب را از شما می آموختیم

شما میگفتید و ما چه ساده از کنارش رد میشدیم

چه راحت مرا محرم اسرارتان قرار دادید و چه بی خرد بودم من که نفهمیدم آنچه را که باید میفهمیدم

چه راحت اسرار مگو را به من میگفتید و من چه ساده از کنارشان میگذشتم

کاش میفهمیدم

کاش آن موقع میفهمیدم

ولی افسوس که شما رفتید وما را در دنیایی از مجهولات تنها گذاشتید

که ای کاش در زمان حضورتان به نادانی خود پی میبردیم

راستی حالتان چطور است

سلام مرا به مادرمان برسانید

راستی علمدار مرا ندیده اید

 اگر دیدید سلام مرا به ایشان برسانید

نمیدانم در فراق شما بگریم یا در آرزوی وصال علمدار

نمیدانم الان مرادم شما هستید یا علمدار

هر چند فرقی هم نمیکند هر دو یکی هستید

آقا سید محمد

کوتاهی هایم را به بزرگیت ببخش

شفاعتتان را نصیبمان کن

سلام ما را به مادرمان برسان