سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دوستدار علمدار

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ دوستدار علمدار خوش آمد میگویم ... شهید علمدار : بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولی فقیه می باشد، باشند چون دشمنان اسلام کمر همت بسته اند ولایت را از ما بگیرند و شما همت کنید متحد و یکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند..

               

عراقی ها با تانک هایشان روی جاده اهواز- خرمشهر آمدند. آنها از دو طرف زاویه، از چپ و راست به طرف خط تیپ 27 آمده بودند تا خاکریز را قطع کنند و کار ما را یکسره کنند. این جا بود که دیگر حاج احمد خودش تفنگ کلاشینکف را به دست گرفت، آمد و روی خاکریز جاده اهواز- خرمشهر مستقر شد و شروع به تیراندازی کرد.

همین طور بالای خاکریز ایستاده بود و در حالی که احدی جرات نمی کرد سرش را از خاکریز بالا بیاورد، حاجی پشت سر هم رگبار گلوله را به سمت تانک های دشمن می فرستاد. اصلا انگار نه انگار که حدود 140 دستگاه تانک دارند به طور همزمان خط ما را می کوبند و جلو می آیند؛ خیلی مسلط و محکم ایستاده بود و بی پروا یک روند شلیک می کرد و فقط موقعی درنگ می کرد که می خواست خشاب چهل تایی کلاشینکف را عوض کند.

بچه ها بهت زده، یک لحظه به آتش و حرکت تانکهای دشمن خیره می شدند و لحظه ای بعد به احمد که روی خاکریز ایستاده بود، رگبار در پی رگبار به سمت تانکها شلیک می کرد و فریاد می کشید :"برادرها! امروز صف با شرف از بی شرف مشخص می شود!.. با شرف هایش بیایند بالای خاکریز!"

بچه ها وقتی حاج احمد را در آن وضعیت دیدند، به شدت منقلب شدند و به هیجان آمدند. دیگر نتوانستند خودشان را نگه دارند و همین انقلاب روحی باعث شد یکی – دو هجوم کوبنده به طرف تانکهای عراقی داشته باشند تا به هر ترتیب که شده، نگذارند خاکریز و جاده اهواز – خرمشهر سقوط کند...  



[ دوشنبه 91/5/16 ] [ 3:51 عصر ] [ دوستدار علمدار ]

نظر