قرار بود محمدمهدی برای آزادسازی خرمشهر به جنوب برود، مادرم راضی نمیشد؛ تا اینکه او به مادرم میگوید «اگر من به جبهه نروم شما میتوانید جواب حضرت زهرا(س) را بدهید».

محمدتقی خادمالشریعه برادر شهید محمد مهدی خادمالشریعه : محمدمهدی در روز «دحوالارض» به دنیا آمد؛ مادرم تعریف میکرد «4 ماهه محمدمهدی را باردار بودم که به کربلا رفتم. محمد در حرم امام حسین (ع) تکان خورد و از امام حسین (ع) خواستم که فرزندم را از یاران و سربازان امام زمان (عج) قرار دهد. بالاخره در روز جمعه متولد شد، لذا نام او را محمدمهدى گذاشتیم» محمد مهدی برای پدر و مادرم خیلی عزیز بود.
محمدمهدی در دوره انقلاب فعالیتهای متعددی داشت و حتی در بعضی تظاهراتها با اسلحه حضور داشت. بعد از انقلاب هم که دیپلمش را گرفت و دورههای مختلف آموزش نظامی را گذراند و سپس مسئولیت دفتر فرماندهی سپاه خراسان را برعهده گرفت. آقای صفایی، فرمانده سپاه خراسان، علاقه زیادی به محمدمهدی داشت؛ هر جا میرفت او را هم با خود میبرد. یکبار که در دوران جنگ باهم به جبهه اعزام شدند، محمدمهدی میخواست در آنجا بماند اما آقای صفایی نگذاشت و او را با خود به خراسان بازگرداند.
بعد از جابجایی فرمانده سپاه خراسان، تیپ 21 امام رضا (ع) تشکیل شد و محمدمهدی، فرماندهی این تیپ را بر عهده گرفت. وی در تنگه چزابه فشار زیادی به صدامیون وارد کرد به طوری که امام خمینی(ره) بعد از این حماسه فرمودند «کار رزمندگان ما در چزابه در حد اعجاز بود و این اعجاز به حول و قوه الهی از بازوان پرتوان رزمندگان به خصوص رزمندگان تیپ 21 امام رضا (ع) به فرماندهی این سردار شهید نمایان شد».
قرار بود محمدمهدی برای آزادسازی خرمشهر به جبهه برود، مادرم راضی نمیشد و تا اینکه او به مادرم میگوید «اگر من به جبهه نروم شما میتوانید جواب حضرت زهرا(س) را بدهید» که مادرم پاسخی نداد و گفت که «خب، برو» محمدمهدی در اواخر سال 60 به اهواز رفت و فقط یکبار برای مرخصی آمد.
محمدمهدی یک روز قبل از شهادتش با مادرم تماس گرفت و مادرم به او گفت «شنیدم، فرمانده شدهای؟» محمد مهدى پاسخ داد «من سرباز امام زمان هستم اگر مرا قبول کنند»؛ وقتی که مادرم زمان برگشتنش از جبهه را سؤال میکند، او جواب میدهد «بعد از فتح خرمشهر».
محمد مهدی، روز سی ویکم اردیبهشت و در آستانه فتح خرمشهر برای توجیه فرماندهان با جیپ به خط رفته بود. یکی از همرزمانش مىگفت «وقتی به او گفتیم که بیا غذا بخور، گفت میخواهم از دست پیامبر(ص) روزهام را افطار کنم» که در همان روز با اصابت خمپاره 60 به شهادت رسید.
خبر شهادت محمدمهدی همزمان با آزادسازی خرمشهر به ما دادند و تشییع پیکرش بعد از فتح خرمشهر و در سالروز میلاد امام حسین(ع) در مشهد مقدس انجام گرفت و با درخواست پدرم پیکرش در حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد.
محمدمهدی رفتار بسیار خوبی با مردم داشت و همرزمانش میگفتند او همیشه متبسم بود. بعد از شهادتش میشنیدیم که او در دوره حیات به فقرا سر میزد. برای برخی از مردم با دستهای خود بنایی میکرد و خانه میساخت. پدرم وضعیت مالی خوبی داشت بنابراین محمدمهدی هیچ حقوقی از سپاه نگرفت و بعد از شهادتش، پدرم تمام اموال او را به سپاه داد.
وصیت برادرم، اطاعت از رهبری و نایب امام زمان(عج) بود.
شهید «محمدمهدی خادمالشریعه» خرداد ماه سال 1337 در شهرستان سرخس به دنیا آمد. پدرش به دلیل علاقه فراوانی که با ساحت مقدس امام رضا(ع) داشت، به همراه خانواده به شهر مشهد عزیمت کرد و از آن پس محمد مهدی در سایه ملکوتی امام رضا (ع) زندگی را تجربه کرد. دوران تحصیل با موفقیت به پایان رسید و آغاز جوانی با قیام و مبارزه مردم همزمان شد. ساواک بارها برای دستگیری مهدی نقشه کشید اما هر بار با زیرکی او مواجه و در اجرای نقشههایش موفق نشد.
پس از پیروزی انقلاب، نظم و مدیریت تشکیلاتیاش باعث شد تا مسئولیت دفتر فرماندهی سپاه پاسداران خراسان را به او واگذار کنند. پس از آن، دوره فشرده خلبانی را در تهران طی کرد و راهی جبهههای جنوب شد. در آنجا نیروهای خراسانی را در تیپ 21 امام رضا (ع) سازماندهی کرده، خود به عنوان اولین فرمانده، مسئولیت هدایت این تیپ را به عهده گرفت و سرانجام در عملیات «الی بیتالمقدس» در تاریخ سی و یکم اردیبهشت ماه سال 1361 به شهادت رسید.
[ دوشنبه 91/3/8 ] [ 12:32 عصر ] [ دوستدار علمدار ]