دوستدار علمدار

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ دوستدار علمدار خوش آمد میگویم ... شهید علمدار : بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولی فقیه می باشد، باشند چون دشمنان اسلام کمر همت بسته اند ولایت را از ما بگیرند و شما همت کنید متحد و یکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند..

خبرگزاری فارس: وقتی شهید دستواره اشک پدرش را درآورد

 

 شهید «رضا دستواره» روزی برای دوستان تعریف می‌کرد: «سرم ترکش خورده بود و مجبور شدم به بیمارستان بروم. برای عمل جراحی سرم را تراشیدند. رفتم جلوی آینه و به آقایی که تیغ در دستش بود، گفتم: ابرو و ریشم را هم بزن. آن آقا گفت: یعنی چی؟ گفتم: مال خودم است دیگر؛ بزن کاریت نباشه.

ابرو و محاسنم را زدند و وقتی جلوی آینه رفتم، خودم را نشناختم. پیش خودم گفتم سید (پدرم) را سر کار بگذارم. روی ویلچر نشستم و خودم را جلوی در ورودی بیمارستان رساندم تا سید بیاید. بابا از در آمد داخل. از کنارم رد شد. اما مرا نشناخت.

گفتم سید کجا می‌ری؟

ـ بنده‌زاده مجروح شده آمدم ببینمش.

ـ آقازاده‌تان کی‌ باشن؟

ـ آقا سیدرضا دستواره.

ـ اِ، آقا رضا پسر شماست. عجب بچه شجاع و دلیری دارید شما. تو فامیلتون به کی رفته؟ ویلچر منو هُل بده تا شما را ببرم تو اتاق آقا رضا و باهم راهی اتاق شدیم.

ـ حاج آقا می‌دانی کجای آقا رضا تیر خورده؟

ـ نه، اولین باره می‌روم او را ببینم.

ـ نترس دستش کمی مجروح شده.

ـ خدا رو شکر.

ـ حاج آقا دست راست رضا قطع شده اگه نمی‌ترسی.

ـ خدایا راضی‌ام به رضای خدا.

ـ حاج آقا دست چپش هم قطع شده.

ـ خدا رو شکر؛ خدایا این قربانی را قبول کن.

در آسانسور صحبت را به جایی رساندم که پای راست خودم را قطع کردم. بابا تکانی خورد و کمی ناراحت شد. تا بالای تخت که رسیدیم، آمد که مرا روی تخت بگذارد، طوری وانمود کردم که رضا دستواره را بدون دست و پا خواهد دید... کمی ناراحت شد و اشکش درآمد.

ـ حاج آقا خیلی باحالی؛ بچه‌ات 10 دقیقه پیش شهید شد او را بردند سردخانه. این بار دیگر لرزه به تن پدرم افتاد، اشکش درآمد و رو به قبله ایستاد و گفت: خدایا این قربانی را از ما بپذیر.

با خنده گفتم بابا، خیلی بی‌معرفتی، ما را کُشتی تمام شد، رفت.

پدرم یک نگاهی کرد و تازه ما را شناخت. گفت: ای پدرسوخته اینجا هم دست از شیطنت برنمی‌داری؟!»

راوی: عباس برقی



[ سه شنبه 91/4/27 ] [ 8:31 عصر ] [ دوستدار علمدار ]

نظر