یک وقت بدون اطلاع وارد محله ای برای دیدن خانواده شهیدی شدیم،دیدیم محله پراز جمعیت است و برای ورود مقام معظم رهبری ،گاو و گوسفند آماده کرده اند.
آقا با دیدن این صحنه ناراحت شدندو فرمودند:مگر من نگفتم مزاحم مردم نشوید و دیدار من بدون اطلاع قبلی باشد.
ما عرض کردیم:آقا از دفتر اطلاعی نداده اند.
بالاخره آقا وارد منزل پدر شهید شدند و فرمودند:بگو ببینم چه کسی آمدن مرا به شما اطلاع داده است،آیا از دفتر اطلاع داده اند؟
پدر شهید عرض کرد:نه آقا ،من دیشب حاج آقا روح الله را در خواب دیدم.پسرم علی رضا نیز در کنار امام (ره)نشسته بود.
امام(ره)رو به من کردند و فرمودند:فلانی ،فردا شب مهمان عزیزی داری،از مهمانت پذیرایی کن.
گفتم:مهمان من کیست؟
فرمودند:رهبر مهمان شماست، با تعجب گفتم رهبر می خواهد به خانه ما بیاید؟
پسرم گفت:بله بابا،رهبر می خواهد به خانه ما بیاید از ایشان پذیرایی کنید.
به نقل از حجت الاسلام احدی
[ جمعه 91/5/6 ] [ 3:21 عصر ] [ دوستدار علمدار ]