سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دوستدار علمدار

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ دوستدار علمدار خوش آمد میگویم ... شهید علمدار : بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولی فقیه می باشد، باشند چون دشمنان اسلام کمر همت بسته اند ولایت را از ما بگیرند و شما همت کنید متحد و یکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند..

سالهاست که انتظار را باور کرده و سایه اش را بر زندگی حس می کند؛ همان روزهایی که دخترک های همسن و سالش دست در دست پدرهایشان می گذاشتند و خود را به آنها می سپردند، بازی می کردند، عروسک می خریدند، می خندیدند، گریه می کردند، قهر می کردند و پدر تنها خریدار نازهای کودکانه آنها بود؛ همان روزهایی که پدرهایشان جلوی در مدرسه منتظر می ماندند تا دخترک ها از در بیرون بیایند و خود را در آغوش آنها رها کنند.

پانته آ همان روزها این انتظارها را به خاطر می سپرد و دستان کوچکش را به آسمان و به سوی خدایش بلند می کرد و بازگشت پدر را از او می خواست. پانته آ عادت کرده بود تا با گریه های شبانه به خواب برود و فقط خواب بابا را ببیند.

حالا 32 سال انتظار به پایان رسیده و قلبش در سینه آرام ندارد. تنها یک روز دیگر به لحظه دیدار و شکسته شدن جام زهر فراق مانده ... "پانته آ صالحی" دختر سردار شهید "محمد صالحی" نخستین خلبان شهید عملیات برون مرزی است.

...وقتی پدر رفت، هنوز سه سال هم از به دنیا آمدنم نگذشته بود. تنها تصویری که از پدر در ذهنم به جای مانده، آخرین باری بود که دیگر به خانه برنگشت. مرا به آغوش کشید و بوسید و حالا از آن روز 32 سال می گذرد و من دوباره قرار است او را ببینم.

سالهاست دعایم به درگاه خداوند متعال بازگشت پدر است. خدا را سپاس می گویم که دعایم را مستجاب کرد هر چند زنده بازگشتنش آرزویم بود اما شهادتش هم برایم مایه سربلندی و افتخار است. خواست و تقدیر خداوند اینگونه رقم خورده بود و من راضی هستم و تسلیم به قضا و قدر الهی و این نوع بازگشتن پدر برایم بسیار ارزشمند و زیباست.

آرزویم بود که وقتی پدر برمی گردد، حلقه گل در گردنش بیاویزم. همیشه این را در دفتر چه خاطرات و نامه هایی که هیچ گاه به دستش نرسید، برایش نوشته بودم. حالا باید این گل را روی پیکرش بگذارم؛ روی پیکری که روزی زمین و آسمان را به یکدیگر دوخت تا وجب به وجب این خاک به خطر نیفتد، خوشحالم که بالاخره بعد از 32 سال فراق به مملکت بازمی گردد تا برای همیشه در خاکش آرام بگیرد.



[ چهارشنبه 91/8/3 ] [ 1:26 عصر ] [ دوستدار علمدار ]

نظر