سردار شهید «عباس کریمی» در دوران آشوبگری ضدانقلاب در کردستان با حضور در میان مردم مستضعف این استان، بیش از پیش اعتقاد پیدا کرد که این مردم سالیان دراز مورد ظلم و ستم قرار گرفتهاند و حساب آنها با ضدانقلابیون تجزیهطلب جداست. او اعتقاد داشت این مردم استحقاق مهربانی دارند.
یکی از همرزمان حاج عباس، پیرامون ارادت کُردها به وی را در خاطرهی این گونه روایت میکند: *** ساعت 10 شب بود؛ برف تا کمر آدم میرسید و هوا آن قدر سرد بود که کسی جرأت نمیکرد از داخل اتاق بیرون برود. گفتند رابط خبریمان که از کُردها بود، سوار بر قاطر آمده است جلوی ساختمان؛ رفتیم بیرون و به داخل آوردیمش؛ پاهایش از سرما داشت یخ میزد؛ گرم که شد، شروع به صحبت کرد و گفت: «ضدانقلاب تا نزدیکی روستایشان آمده و میخواهند کمین بزنند»؛ روستای آنها تا شهر 20 کیلومتر فاصله داشت؛ در آن شب سرد و برف و کولاک، آمده بود تا این خبر را برساند.
از آن مرد پرسیدیم: «فکر نکردی در این سرما یخ بزنی و شاید هیچ وقت به اینجا نرسی؟» جواب داد: «این کاک عباس شما آن قدر به من خوبی کرده که حاضرم در این راه جان بدهم». با اطلاعرسانی این مرد، قدمی دیگر برای پاکسازی کردستان از لوث ضدانقلاب برداشته شد.
[ شنبه 92/9/23 ] [ 1:19 عصر ] [ دوستدار علمدار ]